ازرقی هروی شاعر پارسی گوی دربار سلجوقیان ومقیم درشهر هرات بوده است که در قرن پنجم هجری زندگی میکرده است.
شرف الزمان ابوالمحاسن زین الدین ابوبکر جعفربن اسمعیل وزاق هروی ، متخلص به ارزقی که در سال 465 هجری قمری ( 1070 میلادی ) چشم از جهان فروبست.
این شاعر پارسی گوی ، هم دوره شمس الدوله پسر آلب ارسلان ، حاکم خراسان بوده است و اشعاری درصنع و ستایش او سروده است
ارزقی هروی بخشی از برترین اوصاف خود از طبیعت را به زبان شیرین پارسی سروده است.
ارزقی سالهای زیادی از عمر خود را در هرات زندگی کرد.و به به این دلیل بیشتر قصیده های وی در ستایش از شاهزادگان سلجوقی به ویژه شمس الدوله طغانشاه و امیرانشاه بن قارود و امیر سعدالملک ابوعلی حسن امیر غور و غرجستان سروده است.
پدر او ، اسماعیل وراق هروی در طوس مشغول به کار وراقی وکتابفروشی بود. از وی اشعاری کوتاه و استوار از جمله مدح خواجه عبدالله انصاری بجا مانده است
سبک شعر ازرقی ، خراسانی است.
از این شاعر پارسی گوی ، قصیده هایی پراکنده به جا مانده است که همه در دفتری جمع آوری شده است .
کارشناسان سبک شعر ازرقی را به عنوان آغاز خروج از سبک شعر خراسانی و زمینه ساز به وجود آمدن سبک شعر عراقی می دانند.
سروده های ازرقی بر پایه آرایه است و زبان اشعارش آسان نمیباشد .
به گفته از بدیع الزمان فروزانفر ” ازرقی در طریقه شعر ، گرد سبک عنصری می گردد و به جواب قصیده هایش نظر دارد. شعر او از معانی علمی به خصوص ریاضی بهره برده است” .
عقیده بر این است که کتاب سندباد نامه یا قسمتی از آن را ازرقی به نظم در آورده است.
دیوان شعر ازرقی هروی
دیوان این شاعر بوسیله سعید نفیسی ویراسته شده و در مرداد 1336 هجری در انتشارات زوار به به انتشار رسیده است.
این دیوان شامل 67 قصیده ، نه قطعه ، 108 رباعی است.
در کل دیوانجمع آوری شده ازرقی هروی شامل 2674 بیت با مقدمه ای شانزه صفحه ای در مورد ، احوال ، زندگی شعر و ممدوحان او و معرفی نسخه های در دسترس سعید نفیسی برای تصحیح وجمع آوری اشعار است.
دیوار شعر ازهری در 11 صفحه و 16 صفحه مقدمه بر اساس 5 تذکره و 6 نسخه خطی جمع آوری شده است.
بیشتر این نسخ به به غیر از نسخه ای از دیوان انوری که ارتباط به قرن نهم دارد . که در کنار آن از دیوان ازرقی ، اشعاری آمده ، بقیه نسخ مربوط به قرن 11 به بعد است که 2 نسخه مربوط به قرن 11 و و 2 نسخهمربوط به قرن 13 است.
در همانسال ، علی عبدالرسولی با خط خویش دیوانی از شاعر در 131 صفحه متن و 9 صفحه مقدمه و بدون اشاره به نسخ در دسترس در انتشارات دانشگاه تهران منتشر کرده است .
قسمتی از اشعار ارزقی هروی
به غربت اندر اگر سیم و زر فراوان است هنوز هم وسط خویش و بیت احزان به
***
در دیده دل جلوه گرت می بینم هر لحظه به شکل دگرت می بینم
هر بار که در دیه دل می نگری از بار دگر خوبترت می بینم
***
بوقت صبح یکی نامه ای نوشت بهار بدست ابر بسوی صبای عنبر بار
شگفت و خوب یکی نامه ای ، که هر حرفی ازو شگفتی و خوبی همی نمود هزار
بجای حرف سطح در بیاض او شنگرف بجای نظم سخن در سواد او زنگار
که ما به شرط امارت بباع نامزدیم به حکم جنبش دریای صاعقه کردار
بره شتاب نکردیم ، زآنکه نتوان ساخت بساز اندک سامان لشکر بسیار
چو ما کرانه چتر سیه برافروزیم بر آسمان کبود از میان دریا بار
خدنگ بارد ابر از مدار جوشن پوش ز دامن زره زنگیان تیغ گزار
ز آب روشن سازیم بسد رنگین ز خاک تیره برآریم لوءلوء شهوار
زشاح بسد در لوءلوء اوریم صور ز عقد لوءلوء در بسد الکنیم نگار
ز عقد لوءلوء طاور بر کند شهپر ز شاخ بسد طوطی برون زند منقار